بقایای مسجد کبود ـ که به جز چند طاق شکسته و سردر خارجی نبود ـ در دوره اخیر، به همت مسئولین مربوطه بازسازی و تعمیر اساسی گردیده است.
سیاحان و نویسندگان متعددی در قرون گذشته از این بنا دیدن کرده و شرحهایی از آن ارائه دادهاند. کاتب چلبی، مورخ عثمانی که در تاریخ ۱۰۴۵ به تبریز آمده، در «تاریخ جهاننما» مینویسد: «درگاه مسجد جهانشاه، بلندتر از طاق کسری است. بنایی عالی است که با کاشیهای زیبا آراسته شده. گنبدهای بلندی دارد... جامع دلانگیزی است که هرکس داخل آن شود، دلش اجازه بیرون شدن را نمیدهد؛ این بنا با کاشیهای زیبا آراسته شده... ه.».
تاورنیه ـ سیاح فرانسوی که یک سال بعد از کاتب چلبی از تبریز دیدن کرده ـ در خصوص این مسجد مینویسد: «در اطراف میدان بزرگ تبریز و مجاورت آن، بقیه آثار و بناهای عالی دیده میشود و چهار ـ پنج مسجد را که در عظمت بنا بینظیر هستند، به خرابی واگذاردهاند. یکی از آن مساجد که بهتر و عالیتر از سایر مساجد تبریز است، در خارج شهر، سر راه اصفهان واقع شده... بنای این مسجد بسیار عالی و نمای آن که پنجاه قدم ارتفاع دارد، هشت پله از سطح زمین معبر کرسی دارد و از خارج، دیوارهای آن همه از کاشی اعلا به رنگهای مختلف پوشیده شده و از طرف داخل، با نقش و نگارهای عالی به سبک معماری اعراب و با کلمات بسیار به خط عربی از طلا و لاجورد زینت یافته. از دو طرف نما، دو مناره استوانهای خیلی بلند اما کمقطر ساختهاند که در میان آنها راهپله تعبیه شده است که از آن بالا میروند. سطح ظاهر منارهها هم کاشی است... ت. در مسجد، چهار پا بیشتر عرض ندارد و در وسط، تخته سنگ سفید شفافی تراشیده شده که بیست و چهار پا طول دارد ـ یعنی ارتفاع ـ و دوازده پا عرض آن سنگ است و در میان سطحه آن نمای بزرگ خیلی نمایش دارد... از راهرو مسجد داخل گنبد میشود که سی و شش قدم قطر آن است. دایره گنبد، سه برابر قطر آن میشود. این گنبد بزرگ مسجد، از طرف داخل، روی دوازده مجردی بنا شده که شانزده مجردی هم از خارج تکیهگاه آن است، و این مجردیها شش پای مربع حجم آنهاست. طرف پایین، در اطراف، سکویی از مرمر سفید ساخته شده که زیر آن خالی و برای نهادن کفشها، خانه خانه است. این گنبد، از طرف داخل با آجرهای کوچک مربع از کاشیهای الوان مختلف گل و بوتهدار موزاییک شده که در میان آنها به تناسب، کلمات عربی گنجانیده و به قدری خوب جفتکاری کردهاند که گویا یک پرده نقاشی است که تمام با مقراض و پرگار ساخته شده است. از این گنبد (شبستان) داخل گنبد کوچکتری میشود که خیلی قشنگتر از اولی است و در قعر آن، از سنگ مرمر سفید شفاف، محراب ساخته شده است. این گنبد، مجردی ندارد؛ اما ازاره آن به قدر هشت پا ارتفاع، از سنگ مرمر سفید است و سنگها به یک عرض و طول دیده میشود. تمام این گنبد (شبستان) پوشیده از کاشی مینایی بنفشه رنگ است که روی آن، اقسام گلهای صاف نقاشی شده. سطح خارجی هر دو گنبد هم از همین کاشیها پوشیده شده؛ ولی نقاشی آنها برجسته است. روی گنبد اولی، گلهای سفید روی زمینه سبز، و روی گنبد دومی، ستارههای سفید روی زمینه سیاه و همه رنگها به باصره لذت و فرح میدهند... روبهروی مسجد در طرف دیگر معبر، یک کرباس عالی و نمای دیگری دیده میشود که از یک بنای دیگر باقی مانده و بقیه آن به کلی خراب شده است».
در زلزله وحشتناک ۱۱۹۲ هجری که در تبریز اتفاق افتاد تمام سقف مسجد فرو ریخت و تنها سردر آن باقی ماند. ارتفاع طاق باقی مانده سر در بیش از هشت و نیم متر است که تماما از کاشیهای معرق آبی رنگ پوشیده شده است.
مادام دیولافوا که در دوره قاجار از این بنا دیدن کرده، مینویسد: «این بنای قشنگ، شایسته مطالعه دقیقی است. عظمت بنا و زیبایی سردر آن و ظرافت معماری و کاشیکاری که در اطراف این سردر بهکار رفته، هم حیرتآور است و بسیار جای تأسف است که گنبد این بنای زیبا به واسطه زلزله خراب شده و قسمتی از دیوارها را نیز با خود فرو ریخته است. این مسجد، حیاط بزرگی داشته که در اطراف آن، طاقنماهای جالبتوجهی بوده و در مرکز آن، حوض بزرگی برای وضو گرفتن وجود داشته است. امروز، تمام این بنای عالی خراب شده؛ حتی زمین و مصالح فروریخته آن را نیز مردم تصرف کردهاند. سردر این مسجد، در زمین مرتفعی بنا شده و در قسمت فوقانی آن، قوس بیضی شکلی وجود دارد. در دو کنار این سردر، ستونهایی متصل به بنا به شکل مارپیچ بالا رفته که در قسمت فوقانی، هلال بیضی شکلی را تشکیل میدهند. این ستونها کلاً از کاشیهای نفیس فیروزهای رنگ زیبا با نقش و نگارهای خوشنما شدهاند. سطوح داخلی رواق، از کاشیهای رنگارنگ پوشیده شدهاند. سطوح داخلی رواق، از کاشیهای رنگارنگ پوشیده است. این کاشیها به صورت قطعات کوچک بریده شده و با مهارت تمام چنان به هم اتصال یافتهاند که گویی یکپارچه هستند. در نقاشی و ترکیب رنگها به اندازهای لطف و ظرافت بهکار رفته که انسان خود را در مقابل تابلویی بسیار عالی پر از سبزه و گل میبیند... د. این سبک کاشیکاری، قابل مقایسه با ترکیبات هندی خاص صنایع سلجوقی و مغولی نیست و برتری و مزیت زیادی بر آنها دارد. در کوتاهی، سردر اصلی را به عبادتگاه مربوط میسازد. عبادتگاه، مرکب از دو تالار بزرگ است که از هم متمایز و هر دو سابقاً دارای گنبدی بودهاند. تالار اول با کاشیهای رنگارنگ زینت یافته و تالار دوم که محراب در آن واقع شده، با کاشیهای رنگارنگ زینت یافته و تالار دوم که محراب در آن واقع شده، با کاشیهای هشتضلعی کوچک مزین است که رنگ مینایی لاجوردی آنها به شکلهای کتیبهها جان میبخشد. کتیبهها دارای نوشتههایی با خط عربی هستند که با شاخ و برگ و گلها آمیخته شده است. سنگفرش کف این بنا بسیار باشکوه و خوشمنظره است. این سنگها را از معادن مجاور ارومیه استخراج کردهاند که هنوز هم آسیبی ندیده و محفوظ ماندهاند».
با توجه به بقایای برجای مانده و بازسازیهای به عمل آمده، مسجد کبود تبریز، از نوع مساجد مسقف بوده که مناسب آب و هوای سرد منطقه است. بخشهای مختلف این مسجد عبارتند از: سردر، شبستان بزرگ، رواقهای دورادور شبستان بزرگ و شبستان هشتضلعی کوچک.
سردر بنا که رو به شمال است، به طول ۷ و عرض ۵ متر، از سطح کوچه مقابل به اندازه ۵ پله سنگی، هر یک به ارتفاع ۵۰ سانتیمتر و درازای ۳ تا ۵/۳ متر، بلندتر است. بر روی صفه سنگی، سردر طاقداری به ارتفاع حدود ۹ متر قرار گرفته که بخشهای فوقانی آن آسیب دیده است. سردر و طاق مزبور، از سنگهای ازاره به بالا با کاشیهای معرق بسیار ممتازی پوشیده شده است. طاق سردر با طرح جناغی ساخته شده و حاشیه سراسری سردر را تزیین کاشی پیچی ضخیمی به رنگ فیروزهای احاطه کرده است.
سطح سردر، علاوه بر کاشیها و طرحهای بسیار زیبا، با کتیبههای متعدد تزیین و نماسازی شده است. در کتیبه اصلی و تاریخی بنا، با کاشی معرق سفیدرنگ در زمینه لاجوردی و به خط ثلث بسیار عالی چنین آمده است: «[ریختگی] السلطان الاعظم المطاع الخاقان الاعلم اللازم [ریختگی] ابن المظفر [سلطان جهان شاه] بن شاه یوسف نویان رفع الله العلی الاعلی بدوام خلافته لواءالدین [ریختگی] الافاصه مبراته مبانی الملک و دعائم قبابالحق المبین آمین».
در حاشیه طاق درگاه مشرف به خیابان سمت راست نیز چنین مسطور است: «بسماللهالرحمنالرحیم. انما یعمره مساجدالله من آمن بالله والیوم الاخر و اقام الصلوه و آتی الزکوه و لم یخش الاالله [ریختگی] ان یکونوا منالمهتدین [ریختگی]». بالای درگاه قسمت فوقانی تماماً ریخته و از بین رفته؛ در حاشیه طرف چپ مشرف به خیابان نیز مقداری از اول ریخته و بقیه آن چنین است: «المبین والصلوه علی نبیه محمد و صحبه [ریختگی] العماره المبارکه المظفریه فی رابع ربیع الاول من سنه سبعین و ثمانمائه اقل العباد نعمهالله ابن محمدالبواب» بوده است. با توجه به کتیبه فوق، معمار بنا، «نعمتالله ابن محمدالبواب» بوده است. در بالای کتیبه تاریخی بنا، همچنین عباراتی متضمن استعانت از پروردگار و ذکر و ثنای الهی در بین طرحهای گوناگونی از گل و بوته و اسلیمی و اشکال مختلف هندسی با خطوط نسخ، ثلث و کوفی جا داده شده است.
در ورودی مسجد، در اصل، در چارچوبی از سنگ مرمر قرار داشته که از بین رفته است. در گذشته، در طرفین سردر ـ در دو گوشه بنا ـ دو مناره بلند و کمقطر وجود داشته که از میان آنها راهپلهای به پشتبام میرفته است.
در قسمت داخلی طرفین پاطاق در ورودی فعلی مسجد، در میان کاشیهای معرق، دو لوح، هر یک تقریباً به طول ۵۰ سانتیمتر، وجود دارد که بر آن به خط سفید بر زمینه کاشی مشکی، دو مصراع شعر ـ در سمت شرقی پاطاق: «کردار بیار و گرد گفتار مگرد» و روی پاطاق سمت غربی: «چون کرده شود کار بگویند که کرد» ـ به خط خیلی عالی نوشتهاند.
پس از سردر، دهلیز گنبددار یا رواق واقع است. این رواق، در سه سمت شمالی، غربی و شرقی شبستان بزرگ واقع گردیده و ۴۰/۴ متر عرض آن است. این رواق با گنبدهای کمخیز و طاقهای ضربی پوشیده شده و ازارههای آن با کاشیهای معرق، با تزیینات هندسی و کتیبههای متعدد پوشش یافته است. این رواق توسط جرزهای بزرگی، از شبستان بزرگ مجزا میشود و از طریق راههای ارتباطی متعددی به شبستان راه دارد.
شبستان بزرگ مسجد به شکل مربع و به طول و عرض ۵۰/۱۶ متر است و از چهار جهت به رواق و شبستان کوچک مرتبط میشود. در قسمت پایین ازاره این شبستان، به اندازه سی سانتیمتر سنگ مرمر با طرحهای طاقگونه کار کردهاند که در حال حاضر، نمونههایی از آنها برجای مانده است. بالای این قسمت را تا کمره دیوار، کاشیکاری معرق با طرحهای هندسی که ترکیب دلانگیزی از انواع کثیرالاضلاعهای مکرر دارد، پوشانده است. بالای این قسمت را حاشیهای از کاشی معرق با طرحهای گیاهی اسلیمی، ختایی و بالای آن، کتیبهای از آیات قرآنی به خط ثلث سفید در زمینه فیروزهای بسیار خوش و بالای این کتیبه نیز طرحهای متنوعی از انواع گلها، بوتهها، اسلیمیها، ترنجها و کتیبههایی با خطوط مختلف نسخ، ثلث، کوفی و تعلیق پوشانده است. در این کتیبهها، اسامی جلاله، آیات قرآنی و احادیث نبوی نوشته شده است. این نوشتهها، در حین اینکه خود شیوه تزیینی دارند، در ترکیب با همدیگر، اشکال هندسی بدیعی را به وجود میآورند. به عنوان مثال، با شش عبارت «یا معزّ»، ستارهای شش پر طراحی کردهاند که خود این ستاره نیز در داخل مربعی قرار دارد که از عبارتهای «یا حمید» و «یا غنی» به طرز زیبایی شکل گرفته است. در چهارسوی این مربع نیز کلمات «یا مرهوب»، «یا مرغوب»، «یا مشکور» و «یا مذکور» به خط ثلث در داخل ترنجی بیضی شکل قرار گرفته است. طرح جالبتری نیز به خط کوفی از چهار عبارت «الحمدلله» شکل گرفته است. در این تزیینات، در میان کاشیها، از سفالهای بیلعاب، به شیوه تخمیری استفاده شده که بسیار جالب توجه است.
از باقیمانده جرزها و دهانههای طاق بالای شبستان چنین معلوم میشود که بر فراز بنا، گنبدی بر روی هشت چشمه طاق یا دوازده جرز بنا شده بوده و شانزده جرز هم از خارج تکیهگاه آن بوده است. بر همین اساس، در دوره اخیر برای حفظ و نگهداری بنا، به تقلید از گنبد اصلی، گنبد دوپوسته پیوسته جدیدی با دهانهای به قطر بیش از ۱۵ متر با آهیانهای خگی شکل و خودی با منحنی شبدری تند بر روی بنا زده شده است. گوشهسازی گنبد به صورتی ساده اجرا شده و فقط پا باریک دارد که روی آن، سنبوسه و روی آن، گریوار و سپس گنبد قرار میگیرد. در زمان آبادانی مسجد، گنبد این بنا با کاشی فیروزهای مفروش بوده است. پلکان واقع در چهار جرز شبستان، به یک غلامگردشی در طبقه فوقانی راه مییابد. در وسط شبستان، گودالی وجود دارد که احتمالاً همانند مساجد سرپوشیده دوره عثمانی، جای فواره یا منبع آبی بوده است.
شبستان کوچک مسجد به صورت کثیرالاضلاع هشت پهلویی در پشت شبستان بزرگ واقع گردیده و تنها راه ارتباطی آن نیز از همان جهت است. زیبایی و ویژگی خاص این شبستان، گویای آن است که احتمالاً به منظور خاص یا استفاده بزرگان حکومتی طراحی شده است. ازاره این شبستان، از سنگ مرمر صاف به ارتفاع ۲ متر پوشیده شده است. قسمت عمده این سنگها شکسته و ریخته است. در تعمیرات سال ۱۳۱۹ شمسی، تعدادی از آنها از زیر خاک بیرون آورده و در جای خود نصب شدند. این تختهسنگها دارای ۱۵ سانتیمتر ضخامت و بین ۲ تا ۳ متر عرض هستند. بر قسمت فوقانی ازاره سنگی، کتیبهای قرآنی به خط ثلث بسیار عالی در زمینهای از پیچک و گلهای تزیینی حجاری شده است. به نظر میرسد که بالای این بخش ـ حتی سطح زیرین گنبد ـ با کاشیهای شش ضلعی پوشیده بوده است. طاقهای این شبستان، از بالای جرزها آغاز میشود و بخش هشتضلعی زیر گنبد را تشکیل میدهد. ظاهراً میان این هشت قوس، تعدادی قوس ثانوی از جنس آجر ساده ساخته بودهاند که به عنوان عناصری استوارکننده برای نگهداری گنبد محسوب میشده است. این قوسهای ثانوی، در پشت سطوح پوشش تزیینیای از کاشیهای شش ضلعی آبی سیر پنهان بوده است. سطوح تزیینی کاشی طوری طراحی شده بوده که دایرهای بر بالای رأسهای قوسهای سراسری به وجود میآورده است. هیچ اثری از یک کتیبه سراسری در قاعده گنبد دیده نمیشود. در این بخش مسجد، قبری وجود دارد که به نظر میرسد از آنِ جهان شاه یا یکی از اعضای خاندان او باشد.
شایان ذکر است که در قسمتهای مختلف مسجد، از تیرها و چوبهای سخت جهت کلافکشی و استحکامبخشی بنا استفاده شده است.
تزیینات کاشیکاری این بنا در حد کمال و یکی از غنیترین تزیینات کاشی موجود در بناهای اسلامی ایران است ـ علیرغم اینکه بخش وسیعی از بنا و تزیینات آن از بین رفته ـ و درست به همین خاطر و همچنین تسلط رنگ آبی در کاشیها، این مسجد به «فیروزة اسلام» شهرت یافته است. رنگهای کاشی معرق که در سراسر بنا یافت میشوند، شامل آبی روشن، آبی سیر، سفید، سبز، زرد و قهوهای میشود و در این میان، رنگ آبی بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. از ویژگیهای خاص تزیین کاشی این بنا، وجود تنوع در طرحهای تزیینی بدیع ـ هندسی، گیاهی، خطی و اسلیمی ـ و همچنین استفاده از قطعاتی از جنس سفال بیلعاب در داخل زمینهای از قطعات کاشی آبیرنگ است.
این بنا به شماره ۱۶۹ به ثبت تاریخی رسیده است.
منابع
فصلنامه اثر، شماره ۲۰، زمستان ۱۳۷۰، صص ۵۷، ۶۶؛
افشار سیستانی، ایرج «نگاهی به آذربایجان شرقی» ، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و پژوهشی رایزن، ۱۳۶۹، ص ۲۰۲؛
پوپ، آرتور اوپهام، «معماری ایران» ، غلامحسین صدری افشار، تهران، فرهنگسرا، ۱۳۷۰، ص ۲۰۳؛
پیرنیا، محمدکریم. «مساجد» ، در «معماری ایران دوره اسلامی»، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۶، صص ۲۶۷-۲۶۵؛
جوادی، شفیع. «تبریز و پیرامون» ، بیجا، بینا، ۱۳۵۰، صص ۱۲۳-۱۲۰؛
خاماچی، بهروز. «فرهنگ جغرافیای آذربایجان شرقی» ، تهران، سروش، ۱۳۷۰، صص ۲۹۳-۲۹۲؛
دیباج، اسماعیل. «آثار باستانی ایران و بناهای تاریخی آذربایجان از نظر تاریخ و دوره ساختمانی» ، نامه اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی، دوره اول، ش۱، شهریور، ۱۳۴۳، صص ۲۱-۱۶؛
دیباج، اسماعیل. «آثار تاریخی و باستانی آذربایجان» ، تهران، شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران، ۱۳۴۵، صص ۸۰-۷۶؛
دیباج، اسماعیل. «ابنیه باستانی آذربایجان» ، بررسیهای تاریخی، س ۲، ش ۵، ۱۳۴۶، صص ۱۴۹-۱۴۶؛
دیولافوا، ژان. «سفرنامه دیولافوا» ، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۱، صص ۵۴-۵۲؛
رسولی، احد. «میراث فرهنگی؛ شناسنامه ملی»، زائر، س ۲، ش ۹، ۱۳۷۳، صص ۱۷-۱۶؛
سلماسیزاده، جواد. «بناهای تاریخی آذربایجان» ؛ مسجد کبود، وحید، س ۱۰، ش ۱۱، بهمن ۱۳۵۱، صص ۱۲۲۴-۱۲۱۹؛
کارنگ، عبدالعلی. «آثار باستانی آذربایجان شرقی» ، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۱، صص ۳۱۳-۲۸۱؛
کیانی، محمدیوسف. «تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی» ، تهران، سمت، ۱۳۷۴، صص ۷۹-۷۶؛
گدار، آندره. «هنر ایران» ، بهروز حبیبی، تهران، دانشگاه ملی، ۱۳۵۸، ص ۴۵۷؛
گلمبک، لیزا و دونالد ویلبر. «معماری دوره تیموری در ایران و توران» ، محمدیوسف کیانی، تهران، سازمان میراث کشور، ۱۳۷۴، صص ۵۸۵-۵۸۱؛
مخلصی، محمدعلی. «فهرست بناهای تاریخی آذربایجان شرقی» ، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۱، صص ۹۶-۹۱.